انگاری وقتی بی کار باشم یا دورو برم کسی نباشه بیشتر یاد نت می افتم.بدکم نیست ولی بالاخره چی ؟ من دلم مهمونی میخواد هیشکی مهمونی نداره منو دعوت کنه ؟دیروز با عمره حرف زدم .آخرشم نفهمیدم واسه چی ناراحت شده بود!هر چی بود تموم شد دلم واسش یه ریزه شده .دلم واسه صداشم تنگ میشه!

خوش به حالت کبوتر هر جا بخوای پر می کشی

تو هوای پاک عشق نفس رو بهتر می کشی

این روزایی که ماریا این جا بود درست مثل بچگی هامون با هم صمیمی شده بودیم .خیلی وقتا از هم دور میشیم اینم به خاطره اختلاف های اخلاقی که با هم داریم- پیش می یاد ولی گاهی اونقدر به هم نزدیک میشیم که میتونم بگم نزدیک تر از عشق میشیم !میدونم من عادتها و خصوصیاتی دارم که اون نمی پسنده و بالعکس ولی هر چی که هست با یک فرهنگ و با یک تر بیت بزرگ شدیم پس نمی تونیم از هم جدا باشیم ! (چی گفتم ؟ خودمم نفهمیدم )هر چند الان کیلومتر ها از هم دوریم...

این روزا فقط کارم شده خوابیدن .حوصله جایی رفتن رو ندارم (مهمونی دعوتم کنید حتما می یام!) یا پشت کامپیوترم یاپای تلفن یا رسیورنیگا میکنم یا خوابم ! گاهی هم واسه خودم مینویسم قبلا شعر زیاد میگفتم آخه اون موقع ها دایی هنوز بود و اشکالاتی که داشتم رو برام میگرفت و توضیح میداد ولی حالا کی میاد میگه نه این هم وزنش نیست اینجا قافیه اش جور در نمی یاد؟ دایی سلام منم به خدا برسون .ولی یادت باشه رسمش نبود بی خبر بگذاری بری وقتی ازت حرف میزنم چشام پر اشک میشه.سخت بود باور اینکه واسه همیشه رفتی...

اگه بتونم یکی از شعرای دایی رو اینجا حتما واستون می گذارم .

حالا یکی بگه واسه این که از این الافی در بیام چی کار کنم؟یه چیز دیگه یه مدل شیک تلفن همراه اگه سراغ دارین معرفی کنین می خوام گوشی مو عوض کنم (آیفون حتما داشته باشه-صدای زنگشم صدای خنده بچه باشه تر جیحا) چی کار کنم باید از یکی کمک می گرفتم دیگه!!؟ { پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است( نخند! ) } راستش گوشی دوست دوستم این جوری بود روم نشد ازش بپرسم ! 

راستی داداش مارال (امین ) یه سی دی داده بیرون که قشنگه دوستشم اون تو واسه مارال یه ترانه خونده که حسابی گل کاشته ( فقط سی دیش مجوز نداره ) به خاطره همین از این بیشتر نمی تونم توضیح بدم .می خوام نمایندگی پخش سی دی شو تو اینجا بگیرم! حتما بازار یاب خوبی میشم. من می تونم!

دیگه برم نماز بخونم بعد یه دوش بگیرم شاید یه سر رفتم دانشگاه! اگه حوصله ام سر رفت دوباره شب آپدیت میکنم!!(رومو برم!)



تگرگ

 

حکایت ما قصه ی دو غواص که در نهایت صمیمیت برای صید ماهی به دریا می رن و یکی از آنها هر چه مروارید بیشتری صید می کنه یک قدم آنسوتر می گذاره و نگاهش کم رنگتر به غروبهای با هم بودن معطوف میشه- نه!!!!!!!!!!!!!

چطور می شه کاری کرد که عشق به عادت تبدیل نشه ؟ فرق بین عشق و عادت همون فرق پاییز و زمستون - فرق بین آذر و تیر - آذر ماه نخست بود مثل آتش وتیر باز هم عصر تیر و کمان است - عصر کسالت و خستگی - عصر شکستن قلب گنجشکهایی که با یک شاهدانه که هیچ با یک دانه فریب می خورند و یک شاعر هنوز مصون مانده از سنگ و سیمان لقب برازنده ی پرنده های قفسی را برای آنها هدیه می فرستند. همان حرفهای قدیمی - همه چیز اولش خوب است عشق اولش خوب است گرما اولش خوب است تعطیلات اولش خوب است گیلاس اولش ذوق اولش آشنایی اولش خوب است و آتش هم اولش ! به خدا عشق معامله بدی که در اون زندگیت را به هیچ می بخشی و آخر سر هم چیزی به نام اعتماد را از تو می گیرن تا شاید خلاصت کنند اما دریغ از جرعه ای رهایی.... افسوس که ما اومدنمون را جار می زنیم و رفتنمون رو پنهون می کنیم تا دلمون هم پیش کسی باشه که ترکش می کنیم هم پیش اونی که .... تا اون اولی خبر از موندن تکه دیگه دلمون پیش دیگری نداشته باشه میدونی حق با شاعران دل کنده از آدمهاست! به نظر شما علت نرسیدن کلاغهای قصه مامان بزرگ چیه؟ مریم میگه اونا دنبال کسی که فرق بین عشق و عادت رو بدونه آواره اند و عزمشونو جزم کردن که تا مقصدشو نو پیدا نکنن بر نگردن ! نه عزیزم اینطوری به اون نقطه ی دور پرسشگرانه خیره نشو تو خودتو مثل همیشه از همه تفریق کن! امروز ماریا رفت دیگه کم کم ترم شروع شده و بچه درس خوناش از همین اول ترمی می رن که بخونن روی بقیه رو- مثل من- کم کنن! وقتی شروع ترم میشه مثل موقعی که داره تموم میشه دلم یه جوری میشه! همیشه فقط اواسط ترم خوبه . چرا این احساس رو دارم؟ نمی دونم حوصله کلاس و درس و دکتر و مهندس و استاد بازی هاشو ندارم کاش زودتر تموم میشد!دلم یه مهمونی میخواد اونم که می بینید محرم شده و نمی شه- ولی لااقل خوب شد آخرین روز سال به قول محسن رفتیم مهمونی یه دل از عزا در آوردیم! شب خاطره انگیزی بود مخصوصا که شادی با نامزدش اومده بود - شادی جون واسه انتخاب خوبت تبریک میگم.اون شب چند جا دعوت داشتیم که دو جا شو رفتیم همش مسخره بازی بود جای همه خالی ! یکی تولد بود- یکی دیگه اش طرف از کانادا بر گشته بود ولی خودمونیم کله خره که بر گشته! اتفاق جالبی که اون شب افتاد این که پسر دایی مهدی رو بعد چند سال دیدیم تازه من که نشناختمش! اون اومد جلو و سلام داد! زکی خیلی دنیا مزخرف شده داشتین من پسر دایی مو نشناختم!؟بدتر اینکه ماریا هم نشناختش!حالا موندم چطور اون ....حالا به نظر شما دنیا چقدر ارزش داره؟به خدا هیچی...مهدی ملات ما مخلصیم داداش! ماریا رفت تنها شدم کاش بیشتر می موند وقتی تنها میشم دیوونه میشم.افسانه هم که معلوم نیست کجاست. پیداش نیست . باقی بچه ها هم هر کدوم رفتند یه جا تعطیلات تو هم که نیستی مثل همیشه! حتما برا تعطیلات نوروز میایی نه؟ آخه این چه دنیایی من تنهام ....................................................... 14 اسفند تولد ممد رضاست ساحل دوستش می خواد شهسوار تو تریا ............. واسش تولد بگیره من نمی تونم برم اعصابم حسابی خورد شده سر این قضیه ممد رضا قول داد فیلمشو واسم بفرسته!! من که اینجوری حالم بد تر میشه! خوب دیگه........ دیگه ........نمی دونم چی چی بگم فقط دیشب عمره نمی دونم چش بود فکر میکنم ازم رنجید فقط نمی دونم چرا؟ .عمره فقط یه sms بود یه شوخی کوچیک اگه کاری کردم که ..........در هر صورت ببخش . دلم برات تنگ شده .عزیز مواظب خودت باش . خوب یه بوس واسه تو و بای. 
                                              
                                              
تگرگ

روی پلک های خسته ام

حباب های نور می نشست

آنچنان که حس پر گشودنم

حقیقتی شگرف بود

عاقبت دری ز میکده بروی ما گشوده شد

ما میان مست های نیمه شب

در میان کام تشنه- جام باده ریختیم

ما به قصه های نوش نوش مو منانه-

دل فریفتیم

در جنون خنده ها

گل امید می شکفت

خلسه بود و بی خیالی و خلوص

عشق بود و وعده بود و آشتی

ناگهان ستاره ها نهان شدند

آسمان به زیر چادر سیاه ابر- رو نهفت

ابرها - بهم رسیده

بغضشان شکفته شد

سایه های ما رها-به روی جاده های خیس

مثل اهتزاز بیرقی بروی بام!

خستگی - فسانه نه

- حقیقتی عظیم گشت

ما دو رهروی کوره راه سر نوشت

راهمان جدا و سر نوشتمان جدا

خانه هایمان جدا و سقف هایمان جدا

لحظه ای ستاره من و تو

گر بهم رسید

خواب رنگی گل و گیاه بود

خواب کودکان خفته در میان گاهواره ها

خواب چشم های رنگی عروسکان

آی... ساقی حریم میکده

این در همیشه بسته را دو باره باز کن

باز هم مرا-

ز هر که غیر خویش بی نیاز کن!



 تگرگ

 

دل من دیگه خطا نکن

با غریبه ها وفا نکن

زندگی رو با ختی دل من

مردم و شنا ختی دل من

توی

خون

نشستی

دل من

بی صدا شکستی دل من

زندگی

رو

باختی

دل

من

مردم و شنا ختی دل من

تا به کی سرا پا حقیقتی؟

تا به کی خراب محبتی؟

همنشین این و اون می شی

خسته و پریشون می شی؟

دشت بخت تو کویر می شه

مرغ آرزو ت اسیر می شه؟

رو به روت سراب

پشت سر خراب

ساکت

و

صبوری

دل من

مثل

بوف کوری

دل من

دل من دیگه خطا نکن

با

غریبه ها

وفا نکن!!!!

امشب دلم داره می ترکه

یه دل میگه برم برم یه دلم میگه نرم نرم

طاقت نداره دلم دلم بی تو چه کنم؟

نمی دونم چم شده باز!

فقط می دونم گریه دوای دردمه!

شایدم کارم از گریه هم گذشته باشه

به قول هایده عزیز:

گریه هم درد منو دیگه دوا نمی کنه

غم با من زاده شده منو

رها نمی کنه

منو رها نمی کنه

منو رها نمی کنه

عمره:میخوام ازت دور شم

ولی نمی شه

.............

.................

می روم دور از تو با دنیا ی

خود

خلوت کنم!!!

چقدر احساس خستگی می کنم انگار سالهاست

دارم راه می رم

ولی چرا پس هنوز اینجام؟؟؟

کجا اشتباه کردم ؟

نمی دونم.

نمی دانم از چه باید بنویسم

و از چه بنالم.

شاید در دستان نخ نمای

من شوق غم انگیز گریستن

به فراموشی سپرده شده است

نمی دانم

کاش می شد بخوابی

بعد بیدار شی ببینی زندگیت

عوض شده!!

بچه گانه ست؟ میدونم

آدم که عاشق میشه خیلی چیزاش بچه گانه میشه

دلتنگی یاش

حرفاش

.............

کاش مغز انسان نیز قابل فرمت شدن بود !

کاش میشد آن نقاط تاریک و

آلوده را از لایه های ذهن پاک کرد !

نه اینها همه کاشکی است ...

باید به واقعیتها فکر کرد

چه چیزی را می خواهی نباشد ؟ چرا نباشد؟

چه تضمینی هست دوباره این صفحات را آلوده به این نقاط تاریک نبینی ؟ ...

خدایا

به کدامین گناه مرا به انتظار محکوم می کنی؟

من رعشه های مرگ را به تازیانه های انتظار ترجیح می دهم

بذار زخم این دلو باز نکنم

چون اگر مرحمی بود می بایست پیشتر ها روش

گذاشته میشد!!عمره:

اگه از مرگ باورها از آدمها دلم سرده

نوازش کن تو دستام رو که خیلی وقته یخ کرده

هیشکی مثل تو نمیشه

در آخر تولد مریم عزیز رو تبریک میگم

امیدوارم

بهار زندگیش به بلندای نگاه ماه باشه.

عمره:

دوست ندارم

دیوونتم!

تگرگ

دل از عزا در اومد

او به دیوار بلندی که میان من و توست

من به تنهایی میاندیشم

و به دیوار بلندی که میان من و توست

در حریم قفس خاموشم

-آه ... ای خوب ترین صیاد !-

به اسارت چه سرودی دارم!

و چه اندوهی!

که مبادا روزی

تو به من رخصت پرواز دهی

و مرا از قفس آزاد کنی

و همین رنج مرا خواهد کشت

و همین رنج مرا.....

-پیام بازرگانی- سلام عزیزم عزیزم سلام دوست دارم عاشقتم والسلام!

سامولیک بچه های گل و گلابی عزیز!خوبین که؟؟!! من که کبکم خروس می خونه!! شنیدین اینو: علی بی غمم -اینو می دونه ننم ؟ خوب دیگه شده اینهو حکایت اینجانبه!!!

کلی دلم واسه نت و چت و اینجور حرفا تنگ شده بود .به خودم ظلم کردم !! اینترنت و واسه خودم قدغن کردم که بشینم این بچه آدم! درس بخونم که آخرش اینجوری-اینجوری- نشه ولی هی دل غافل !اصلا لا کردار انگاری هر ترم من یه درسی رو در جا نزنم اون ترم ترم نمیشه!!!

اشکالی نداره استادا میخوان از حضور من در کلاسشون فیض ببرن!من که بخیل نی یم!!!!..

ولی خوب جون همین دکتر مکترای دانشگاهمون دیگه کچل شدم ! دارم نم نمک میشم مامان بزرگ دانشگاه! الله وکیلی آقای محترم خدا به من یه مرخصی استعلاجی بده شاید تکلیفم با خودم مشخص بشه! زکی دل غافل دکتر نظری یه نیمچه اگه رحمش می یومد برگه منو خط خطی نمی کرد و آخرش اقلکا"(حد اقل) یه 10 ناقابل و بی مقدار پای اون برگه من میذاشت

بابا یکی نیست بگه 9 هم شد نمره ؟ای بابا فقط اسم فامیلم 5/0 نمره داره که پس اون همه که نوشتم فقط 5/8 نمره داشت!(جون خودم کلم خالی شد رو همین برگه -از هر چی شیمی تجزیه ست متنفر شدم) حیف من که دارم توی این دانشگاه حروم میشم!!!!!!!!

-پیام بازرگانی- تو عشق منی..... تو عمره منی ..... بیا دورت بگردم.

خوب غصه ام گرفته این چند روز تعطیلی رو چه طور بگذرونم!آخه همه دوستام خارج از کشور تشریف بردن!منم اینجا نمره رسونشون شدم!هی قراره جای اونا از استادا نمره گدایی کنم!!نه که واسه خودم زیاد نمره میگیرم!!و گرفتم!! آخ نگو دلم خیلی پره!...........

وای یه سوال تخصصی! تا حالا کدومتون امتحان میان ترم بعد از پایان ترم دادین؟؟؟

دست من که بالاست اخه دیروز من امتحان مین ترم دادم!!! واسه دکتر رجب زاده عضو هییت علمی پارک ... یه کف مرتب!!! ( هیپیپ هورا هیپیپ هورا )

تازشم نبودین ببینین په امتحان توپی بود!!! همش سنتز و مکانیسم و .....وای اگه این مهندس -دکترای حاضر نبودن من یه سوالم نمتونستم جواب بدم!!!

با شونصد تا کتاب و هوارتا مغز تازه شاید 10-12 بشم!!!!!!!!!!!!!

نگووووووووووووووووووو ............... من اونقدرام خنگول نیستماااااااااااااااا !!!

اینارو گفتم تو باور نکن! نه باور کن آخه همش راسته!! قربون خودم برم که اینقدر راستگو یم.

 

-پیام بازرگانی- سیا نرمه نرمه سیا توبه توبه! سیا جون سیا سیا عمره!! سیا...........

می خوام امشب تلافی این چند وقتو که نبودم بکنم! وای عجب پر چونه بودم خودم خبر نداشتم!

دیروز روزه خوبی بود با همه تلخی هاش! می دونی واسه چی؟ نه می دونم نمی دونی منم نمی گم!!!

عجب کارییه ؟مریضم ها!!

نه میگم آخه دیروز تو !! رو دیدم بعد 25 روز.دلم واست تنگ شده بود عمره

الانشم دلم تنگته ! هنوز از هم جدا نشده دلم بونتو می گرفت حالا بدون از دیروز تا حالا چطور سرش گول مالیدم!!!

آخ دیروز سلماز یکی از دوستای گلم برات سلام فرستاد ولی من یادم رفت بگم! تازشم گفت ببوسمت ولی من این کارو نمی کنم!!! ولی می تونم شماره تلفنشو بهت بدم!!

آخ که چقدر من رو تو تعصب دارم! رگ غیرتم داره کولاک می کنه.........یکی جلوی منو بگیره...

عمره دوست دارم.

-پیام بازرگانی-هی خیال تو میاد زاغ دلو چوب می زنه

تو خونه تنگ دلم غیره تو پیدا نمیشه

اهه راستییییییییی..........

گفته بودم یه چیزی رو اینجا واسه عزیزی توضیح می دم ولییییییییییی....

حالا میگم:

اینروزا که بی کاری یه و جوونی یه و الافی

میخوام برم دیدن یکی از دوستام دو سال نیست ازدواج کرده ولی از همون اولش خیلی رسمی به شوهرش خیانت می کنه- در توضیح بیشتر مطلب : اینا خونوادگی اینجوریان!- اینا روحمو آزار میده .ولی نمی دونم چرا می خوام ببینمش فکر نکنید مازوخیسم دارم نه چون خودم اینطور فکر نمی کنم اینا: 1- باعث سر گرمیم می شن 2- باعث میشن فکر کنم 3- به نتیجه برسم و شکل بگیرم.

حالا در کنارش می دونم ملا قات های من بدی هایی هم در کنارش داره مثل فکرایی که دیگران ممکنه در مورده خود من بکنن! ولی از اونجایی که آدم بی فکری هستم بی خیال حرفای صد من یه غاز دیگرون میشم!! چوبشم می دونم یه روز می خورم!!!نوش جونم حکایت هر کی خربزه می خوره پای لرزشم می شینه ست دیگه!

 

-پیام بازرگانی-

سحر گاهی منه عاشق به سوی مکه رو کردم

دعا کردم دعا کردم دلو از غم جدا کردم

دعایی بر سره یارم من از عشق و وفا کردم

واسه عشقی که از قلبه خدا خدا خدا کردم

دلو از غم جدا کردم به پای تو فدا کردم

دلم دریاچه عشقه چشام رودی که می خشکه

ببار بارو ن ببار بارون به قلبی که شده تشنه

تو اون دشتی که مرغ عشق عزیزه خونه اش رفته

به دنبال صدای یار صدای چهچه اش رفته

خوب دیگه رومو کم کنم خستتون کردم.همتونو به خدای مهربون میسپارم .روزو شبای خوبی داشته باشین.(kiss you all )

تگرگ

کاشکی هرگز نمی دیدم ترا

کاش ای

تنها امید زندگی

میتوانستم فراموشت کنم

یا شبی چون آتش سوزان دل

در لهیب سینه خاموشت کنم

کاش چون خواب گران از سینه ام

نیمه شبها یاد رویت میگریخت

مرغ دل افسرده حال و بسته پر

از دیار آرزویت میگریخت

کاش از باغ خوش رویای تو

پسر اندیشه ام پا میگرفت

فارغ از اندیشه هجران و وصل

زندگی بی عشقت از سر می گرفت

کاش احساس نیاز دیدنت

از وجودم چون وجودت دور بود

در دلم آتش نمی زد آن نگاه

کاش آن شب چشمهایم کور بود

کاش آن شب در گلستان خیال

ای گل وحشی نمی چیدم ترا

تا نسوزم در خزان آرزو

کاشکی هرگز نمی دیدم ترا !!

 (تگرگ)

 

حجله

                      

رفته بودم دمه حجله دیدم همه لخت وعریان اونجا هستند

واه واه چشامو بستم و دیگه از لایه انگشتام نیگاه کردم.

نمیدونم هی وول میخوردند و خیسه خیس بودند-  منم  دلم خواست یهو

اه اه مجید جان به اون نمیگن حجله میگن دجله

  (چشمها را باید شست جوره دیگر باید دید!!!!)

(تگرگ)       

جرج ریورز روزی ناگهان سر کلاس فریاد زد: " ساکت باشید " بعد روی تخته سیاه کلمه " نتوانستن " را نوشت ورو به کلاس کرد و گفت : " حالا چه باید انجام دهم؟ " او که میدانست چه می خواهد!!!!!!!!!!!

بچه ها دم گرفتند که " ن " را از نتوانستن حذف کنید.

سپس در حالی که ایما و اشاره می کرد - آن را پاک کرد و فقط کلمه توانستن را گذاشت.

بعد در حالی که گچ انگشتهای خود را پاک می کرد گفت:

این درس امروز شماست:" اگر فکر کنید که می توانید-می توانید ".

 (تگرگ)

من خیلی ناراحتم!!!!

قالبم بهم ریخته.یکی نیست بهم کمک کنه.همه لینکا پاک شده!!!!!!!!!!!من خیلی گناه دارم
<تگرگ>

کی اشکاتو پاک می کنه؟

کی اشکاتو پاک میکنه
شبها که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه
وقتی منو نداری؟
شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره
برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته؟
از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته؟
کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد
شب برسه به فردا
کی از سرود بارون
قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه
وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون
چشماشو هم میذاره
نکنه ستاره یی بیاد
یاد تو رو نیاره
(تگرگ)