گنجشکک اشی مشی هر دفه که میفتاد تو حوض نقاشی قصهش از نو میشد از دوباره میشد اون وقت از نو شروع میکرد ولی بعد از کلی این ور و اون ور رفتن و از این خونه به اون خونه پر کشیدن بر میگشت سر جای اولش پیش حوض نقاشی چون قصهش همیشه یه قصه بود قصهی گنجشکک اشی مشی و حوض نقاشی ... رنگ رنگ رنگ رنگ رنگ رنگ رنگ . . .گنجیشگک اشی مشی توی حوض نقاشی
از وقتی که مهدی شهید شد تهران هم مثل آبادان شد (وقتی زیر گلولههای عراقی ها بودیم... ) وقتی بچه بودم بابام می گفت کنار رود خونه نرو چون ممکنه غرق بشی!!! ولی حالا کسی نیست که بگه مواظب باش بدون مهدی تو غم غربت و دوری غرق نشی! وقتی مهدی داشت می مرد به من وصیت نکرد چون به گفته امام شهدا زنده اند ولی زمانی که امام مرد وصیت کرد که وصیت نامه من در دانشگاه تدریس بشه!!! چرا ! آخه چرا!!! وصیت نامه امام مثل گلهای لاله ای بود که در دریای خزر می روییدن زیبا و رویایی گلهای لاله ای که در دریای خزر می روییدن هرگز وجود نداشتن و تنها ساخته ذهن من بودند وذهن من ساخته فیلمهای هالیودی و بالیودی بود فیلمهای هالیودی بازیگران زیبا داشتند وفیلمهای بالیودی داستانهای زیبا و تخیلی! داستانهی تخیلی را انسانها یبیکار می نوشتند و انسانهای بی کار دیگر نیز می خواندند ولی انسانهای بیکار نیز برای خودشان کارهای زیادی داشتند کارهای از قبیل نگاه کردن فیلمهای هالیودی و بالیودی نوشتن فیلمنامه های فیلمهای هالیودی و بالیودی ومهمتر از اینها نوشتن کامنت های کاملا بی ربط در قسمت نظرات وبلاگها!!!!!!!
از وقتی که مهدی شهید شد تهران هم مثل آبادان شد (وقتی زیر گلولههای عراقی ها بودیم... ) وقتی بچه بودم بابام می گفت کنار رود خونه نرو چون ممکنه غرق بشی!!! ولی حالا کسی نیست که بگه مواظب باش بدون مهدی تو غم غربت و دوری غرق نشی! وقتی مهدی داشت می مرد به من وصیت نکرد چون به گفته امام شهدا زنده اند ولی زمانی که امام مرد وصیت کرد که وصیت نامه من در دانشگاه تدریس بشه!!! چرا ! آخه چرا!!! وصیت نامه امام مثل گلهای لاله ای بود که در دریای خزر می روییدن زیبا و رویایی گلهای لاله ای که در دریای خزر می روییدن هرگز وجود نداشتن و تنها ساخته ذهن من بودند وذهن من ساخته فیلمهای هالیودی و بالیودی بود فیلمهای هالیودی بازیگران زیبا داشتند وفیلمهای بالیودی داستانهای زیبا و تخیلی! داستانهی تخیلی را انسانها یبیکار می نوشتند و انسانهای بی کار دیگر نیز می خواندند ولی انسانهای بیکار نیز برای خودشان کارهای زیادی داشتند کارهای از قبیل نگاه کردن فیلمهای هالیودی و بالیودی نوشتن فیلمنامه های فیلمهای هالیودی و بالیودی
یگه این شهر غریبه دیگه این کوچه ی خلوت
چیزی یادم نمیاره جز غم و غربت
نه روزام داره یه خورشید نه شبهام داره ستاره
توی عمرِِ تیره روزا روز و شب فرقی نداره
چه گذشت
چه گذشت
چه گذشت
حالا هروقت که میبینم رفته هر چیزی که عزیزه وقتی که حتی
خاطراتم از من میگریزه
به خودم میگم که به عمرم چه گذشت
چی برام مونده به جز یه سرگذشت
سلام ، روزه نمازتون قبول ، در گوگل داشتم چیزی سرچ می کردم به اینجا رسیدم ، خواستم خشته نباشید بگم
خواندمش کجایی ؟
ندای آمد در دلهای شکسته
دانستم خدا با ماست ...
پاینده باشید ، یا علی مدد ...
سلام
وبلاگ آرام بخشی داری........آگه موافق بودی ..........تبادل لینک کنیم.........فعلا ....بای
ممنونم که بهم سر زدی
از وقتی که مهدی شهید شد تهران هم مثل آبادان شد (وقتی زیر گلولههای عراقی ها بودیم... ) وقتی بچه بودم بابام می گفت کنار رود خونه نرو چون ممکنه غرق بشی!!! ولی حالا کسی نیست که بگه مواظب باش بدون مهدی تو غم غربت و دوری غرق نشی!
وقتی مهدی داشت می مرد به من وصیت نکرد چون به گفته امام شهدا زنده اند ولی زمانی که امام مرد وصیت کرد که وصیت نامه من در دانشگاه تدریس بشه!!! چرا ! آخه چرا!!!
وصیت نامه امام مثل گلهای لاله ای بود که در دریای خزر
می روییدن زیبا و رویایی
گلهای لاله ای که در دریای خزر می روییدن هرگز وجود نداشتن و تنها ساخته ذهن من بودند
وذهن من ساخته فیلمهای هالیودی و بالیودی بود
فیلمهای هالیودی بازیگران زیبا داشتند
وفیلمهای بالیودی داستانهای زیبا و تخیلی!
داستانهی تخیلی را انسانها یبیکار می نوشتند و انسانهای بی کار دیگر نیز می خواندند
ولی انسانهای بیکار نیز برای خودشان کارهای زیادی داشتند
کارهای از قبیل نگاه کردن فیلمهای هالیودی و بالیودی
نوشتن فیلمنامه های فیلمهای هالیودی و بالیودی
ومهمتر از اینها نوشتن کامنت های کاملا بی ربط در قسمت نظرات وبلاگها!!!!!!!
از وقتی که مهدی شهید شد تهران هم مثل آبادان شد (وقتی زیر گلولههای عراقی ها بودیم... ) وقتی بچه بودم بابام می گفت کنار رود خونه نرو چون ممکنه غرق بشی!!! ولی حالا کسی نیست که بگه مواظب باش بدون مهدی تو غم غربت و دوری غرق نشی!
وقتی مهدی داشت می مرد به من وصیت نکرد چون به گفته امام شهدا زنده اند ولی زمانی که امام مرد وصیت کرد که وصیت نامه من در دانشگاه تدریس بشه!!! چرا ! آخه چرا!!!
وصیت نامه امام مثل گلهای لاله ای بود که در دریای خزر
می روییدن زیبا و رویایی
گلهای لاله ای که در دریای خزر می روییدن هرگز وجود نداشتن و تنها ساخته ذهن من بودند
وذهن من ساخته فیلمهای هالیودی و بالیودی بود
فیلمهای هالیودی بازیگران زیبا داشتند
وفیلمهای بالیودی داستانهای زیبا و تخیلی!
داستانهی تخیلی را انسانها یبیکار می نوشتند و انسانهای بی کار دیگر نیز می خواندند
ولی انسانهای بیکار نیز برای خودشان کارهای زیادی داشتند
کارهای از قبیل نگاه کردن فیلمهای هالیودی و بالیودی
نوشتن فیلمنامه های فیلمهای هالیودی و بالیودی
دلم برات تنگ شده بود
با سلام
منتظر حضور گرمتان هستیم
دستمان برای دوستی با شما و دوستان عزیزتان همیشه به سویتان دراز است
سلام دوست خوبم
حالت چطوره مهربون ؟ نکنه ما رو فراموش کرده باشی ؟
ما که شما رو فراموش نمی کنیم
منتظرم
منتظر شنیدن صدای قدمهات هستم
Ali
Have sweet time
چه حالی میده آدم خودش خودشو بخونه......
گنجشگک اشی مشی سایتت جالب بود