کاش می شد همهء این لحظه ها را بارید....

چرا نمی شود زندگی را از ته زندگی کرد؟می خواهم کودک باشم .... می خواهم نفهمم می خواهم نشنوم می خواهم..... چرا هر چه را می خواهم ندارم؟ چرا نمی توانم چیزهایی را که دارم بخواهم؟ من چه دارم جز یک دنیای خالی یک نفره تنهای تنها من من بدون تو ...... چطور این دنیا را دوست داشته باشم؟؟؟؟؟

خسته ام نازنین می دانم بی قراری هایم را نمی خواهی می دانم.... ولی من جز چشمان تو سنگ صبوری ندارم ..

بخوان باز هم بخوان..... تو می فهمی چه میگویم چه می خوانم تنها تو می دانی این صدای خسته روزی همه وجودش پر بود از شور شوق احساس.....کاش آن وجود هنوز وجود داشت.....دلم تنگ است....کاش بودی کاش می   شد همهء این لحظه ها را بارید.... 


 
نظرات 6 + ارسال نظر
سعید و حامد یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:17 ب.ظ http://crs.blogsky.com

سایت قشنگی داری.......
به ما هم سر بزن

حامد و جوجه هایش یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:04 ب.ظ

سلام علی جون ببخشید باید می گفتم انگلیس بابا تو که

مار نمودیدی انگلیس اسپیکر بردار بیار حتما بایستی بهت

بگم

قربانت بای

یاسر یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:46 ب.ظ http://http://rendanedel.blogsky.com/

سلام
ممنونم از وبلاگ زیبایت و همچنین شعرهای نابت
اگر دلت تنگ شد سری هم به ما بزن



ترا من چشم در راهم شباهنگام

امین سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:10 ق.ظ http://MEY.BLOGSKY.COM

سلام
واقعا کاش می شد بارید !
مثل برف سفید و پاک و نرم و سرد
رو سر دو تا رهگذر تنها

مسعود جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.massoudx12.blogsky.com

سلام

منو از تصمیمت در مورد لینک دادن مطلع کن .

ممنونم ..

موفق باشی ...

مسعود از وب لاگ جادوهای ویندوز

خیلی وقته بهت لینک دادم

پارکانت یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:51 ب.ظ http://www.weblog.parkanet.com

زیبا بود و دل نشین خیلی با نوشته ات حال کردم اهنگ وبلاگت هم بسیار زیبا هست . میدونی معنی غم انگیزی داره و از اندوه میگه و اندوه یه عشق را توصیف میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد