* هر چی رفتم جزء سیاهی

هر چی رفتم جزء سیاهی شبها هیچی ندیدم،
هر چی رفتم جزء خاموشی و سکوت چیزی نبود،
هر چی رفتم جزء خودم و تنهاییم چیزی ندیدم،
ولی،
ناگهان،
صدای از درون اعماق آسمون به گوشم خورد،
صدای خودش بود،
صدای خدا بود...
گفت من هستم،
همیشه با تو،
و همین برای من کافیست..
...

نظرات 9 + ارسال نظر
محمد جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:47 ب.ظ http://ghandooon.blogsky.com

زیبا بود به ما هم حتما سر بزن

امین جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:20 ب.ظ http://mey.blogsky.com

سلام
تو سیاهی و خاموشی و سکوت و تنهایی بهتر می شه خدا رو پیدا کرد.

مسافر ابدی شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:22 ب.ظ http://anroozha.persianblog.com

سلام
خوشحالم از اینکه بارون هنوز میباره

zagh siaheh chat room شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:54 ب.ظ

سلام
واقعا همینطوره - به شرط اینکه وقتی پیداش کردی مثل من گمش نکنی - چون اگه گمش کنی دیگه خیلی سخت میشه پیداش کرد شایدم اصلا اونقد کر بشی که نتونی هیچ وقت صداش رو بشنوی
پس همیشه بگوش باش مبادا یه روز صداش رو نشنوی

ملینا یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:34 ب.ظ http://loveforever.persianblog.com

سلام زیبا بود لذت بردم مرسی

دنیا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:32 ق.ظ

سلام . نوشته هات قلب و روحم رو پاره پاره میکنه بخاطر همین هیچ وقت چیزی نمی نوشتم ولی بهت قول داده بودم و قول میدم بازم بیام و بنویسم. فقط همیشه باش و بنویس...

Tweety شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:51 ب.ظ http://tweetyk.persianblog.com

خوشگل بود :)

سارا دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:20 ب.ظ http://farasolove.blogsky.com

اینجا تنها نشستم....
دلم خیلی چیزا میخواد که حق یا ناحق دیگه نیست...دلم چقدر تنگه ...کاش دستای کوچولوش بود...
خداوند سایبانت...

آواره جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 ق.ظ

خیلی وقته که نه صدایی را تونستم بشنوم ونه چیزی رو تونستم ببینم خوش به حالت که بازم تونستی صداشو بشنوی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد