گمان نمی کنم این دستها بهم برسند

دو دلشکسته در انزوا بهم برسند

ضریح و نذر رها کن 0بعید می دانم

دو دست دور به زور دعا بهم برسند

کدام دست رسیده به دست دلخواهش

که دستهای پر از درد ما0بهم برسند؟

فلک نجیب نشسته است و موذیانه به فکر

که پیش چشم من این دو چرا بهم برسند

شکوه عشق به زیر سوال خواهد رفت

و گرنه می شود آسان 0دو تا بهم برسند.

نوشته شده توسط تگرگ

نظرات 3 + ارسال نظر
غریبه جمعه 13 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:52 ب.ظ

نوشته هات خیلی قشنگه

[ بدون نام ] جمعه 13 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:52 ب.ظ

صادق دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:10 ب.ظ http://auv

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد