ـ  یک جاده کوهستانی،جنگلی (فصل پاییز)
   یک آهنگ ملایم خارجی (التون جان)
   یک ماشین خارجی
   با یه فلاکس چای و تنقلات
-  نه....


-  یه جاده کویری (هنگام غروب آفتاب)
   یه آهنگ از متالیکا
   بازم یک ماشین خارجی
- ها.....


-  اصلن ایستادن رو عرشه کشتی
   و حس کردن نسیم ملایم و خنک
   و دیدن کوههای یخ سمت قطب
-نمیدونم...


-  یه ساز دوتار یا تار موقع غروب آفتاب
   کنار آتیش توی کوهستان
   نون گرم روی خاکستر آتیش
   با پنیر محلی و چای
-قاطی کردم...




نظرات 3 + ارسال نظر
سعیده سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:43 ق.ظ http://www.roiaee.persianblog.com

سلام
فکر کنم ایستادن رو عرشه کشتی بهتر باشه نه؟

بی بی شهربانو سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:26 ب.ظ

نه اتفاقا قاطی نکردی. درستش یکی از همیناست. مخصوصا اون نون داغ و پنیر محلی.

آرزو سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:35 ب.ظ http://crazyfriends2004.persianblog.com

salam khoobi be man ham sari bezan bye

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد