گریه بی اشک من ... | |
ای کاش یه جوری می شد که توی سینه دو تا دل بود..! اونوقت اگه یکی در عشق می شکست؛ باز هم زندگی کردن ممکن می شد. من عمری کنار خانه رویایی ام بالای ابرها نشسته بودم.تو منو به این عالم حقیقت آوردی؛ به این دنیایی که همه چیزش بی ارزش نبود!!!! آخه میخوام بدونم ...لبخند من! چه چیز رو در عوض عشق من جایگزین کردی؟؟؟ |
سلام مامان بزگ!
باز تو دیگران و نصیحت کردی؟!
بدون زندگی فقط عشق زمینی نیست.
منم فقط کسی رو که ٫اول زندگی رو شناخته باشه وبعد٫ بالا وپائین شو دیده باشه باور می کنم.
در مورد دل شکسته هم باید بگم
یه روز عزیزترینم برام دعا کرد و گفت : (( ... تو نمی تونی منو درک کنی و امیدوارم هیچ وقت دلت نشکنه تا بتونی منودرک کنی .))
ولی من دوست داشتم اونو بفهمم پس بها شو دادم تا درکش کنم.و در کنارش آ موختم که خالی از تجربه باشم.
http://mey.blogsky.com/?Date=1383/12
قشنگ میگی کاش منم می تونستم مثل شما حرفا مو به زبون بیارم..........